روز نخست مدرسه
 
پارسیس کامپیوتر
آنچه میدانیم یک قطره است،آنچه نمیدانیم یک اقیانوس،باسفربه دنیای پارسیس،جرعه ای بیشتر از اقیانوس علم بنوشیم

3 مهر 1390

امروز با تمام اشتیاق به مدرسه رفتم، روز اول مثل هر سال شوق خاصی برای شروع و نو شدن داشتم... دیدن همکارای قدیمی و بالاخص همکارای کامپیوتری ، آشنایی با همکارای جدید...دیدن خانم نوروزی،خانم سمیعی ها و همه و همه ...و دانش آموزای جدید با هزار و یک شادی و غم دیگه...

روز اول،مثل 2 سال گذشته هم که در مدرسه فخری تدریس داشتم،همون روز اول که پا گذاشتیم توی مدرسه،برنامه همه همکارا و درس و ساعت برگزاری کلاسها مشخص بود...این 2 سال گاهی فکر می کردم خانم سمیعی احتمالا شبها هم به برنامه مدرسه فکر می کنند و نمیخوابند تا روز اول که هنرجوها پاشونو میذارند توی مدرسه درس و کلاس ها مرتب و منظم برقرار باشه...واقعا برام شگفت انگیز و تحسین برانگیزه این نظمشون

برنامه رو نگاه کردم رایانه کار درجه دو با کلاس دوم کامپیوتر،باید می رفتم طبقه پایین کارگاه یک(همون کارگاه کوچیک و گرمی که همیشه ازش فراری بودم و همیشه هم نصیب خودم می شد،آخه پارسال گفته بودند شما برید توی این کارگاه کوچیکا،کامپیوتراش بهتر و بروز تره،بچه های دوم برند کارگاه بزرگا که سیستم هاش قدیمی تره...آخه امسال که بچه هام دوم بودند دیگه چرا؟؟؟)

بگذریم خب بر خلاف مدرسه و مدیرش که خیلی مرتب کلاسها و درسها رو مشخص کرده بودند مثل هرسال انگار هنوز خبر شروع سال تحصیلی جدید به اطلاع ناشران محترم کتب درسی نرسیده و احتمالا تا یک ماه آینده کتابی به دست معلم و دانش آموز نخواهد رسید، خب ما که عادت داشتیم و در واقع در این سالها اینقدر این مطالب درسی رو عنوان کرده بودیم که میدونستم دقیقا سرفصل چیه ولی همکارای جدید الورود ...

بازم بگذریم ،نیمه زنگ اول به معرفی خودم و آشنایی با هنرجوها گذشت...یه برگه دادم دستشون گفتم نام،نام خانوادگی،نام پدر،شغل پدر،شغل مادر ،آیا والدین شما در قید حیاتند؟معدل سال قبل و البته و از همه مهمتر نام درسهایی را که سال گذشته مردود شده اید رو بنویسید... همون زنگ اول فامیلی هاشون رو یاد گرفتم، بنده خداها زنگ دوم که صداشون می کردم،بهتشون می برد...ولی ای داد بر من اکثریتشون حداقل توی یه درس افتاده بودند!!! اونم چه درسی!!! زبان انگلیسی!!! آخه رشته کامپیوتر بی زبان انگلیسی!!! میشه؟؟؟ اینم از اون مشکلاتیه که گویا هیچ وقت قرار نیست جدی گرفته بشه، والدین برای کلاس کار می خواند بچه هاشون کامپیوتر بخونند، آخه یکی نیست بگه مادر من اگر دخترت بیاد اینجا تمام درساشو بیفته،نتونه دیپلم هم بگیره که آخرشه(این مورد را چندین بار داشتیم که میگم)...

انگار باید بازم بگذریم، زنگ دوم شروع به تدریس سیستم عامل کردم و بیشتر سعی داشتم اونا رو با زبان آشتی بدم (آخه حقیقتش رو بخواهید منم با زبان میونه خوبی نداشتم البته نه اینکه ازش بیفتم،فقط ازش متنفر بودم ولی وقتی وارد دنیای کامپیوتر شدم کم کم حسابی باهاش انس گرفتم،اون جزیی از زندگی ایم شده بود...) برای همین مطمئن بودم اگر به کامپیوتر علاقمند بشند، زبان هم جزیی از زندگیشون میشه و باهاش انس می گیرند...و این رو زنگ دوم بهشون گفتم وقتی خواستند اینقدر انگلیسی گزینه ها رو نگم...گزینه ها رو میگفتم و از اونها می خواستم بلند تکرار کنند، معنی رو می گفتم و ازشون کلمه رو سوال می کردم...برای اینکه روز اول خسته هم نشند زنگ سوم و چهارم رو طبق برنامه کاریم عملی کار کردیم ...

زنگ آخر چون بهشون زنگ اول گفته بودم هر جلسه در شروع کلاس،از مباحث جلسه قبل آزمون می گیریم و فردا جلسه بعدی کلاس بود،دوباره تاکید کردم که فردا از مباحثی که امروز تدریس شده آزمون گرفته میشه...این کار رو هر سال می کردم ولی امسال جلسه بعد،دقیقا روز دوم شروع سال تحصیلی بود و رکورد برگزاری آزمون رو که توی مدرسه دست خودم بود رو شکوندم...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


وبلاگ آموزشی و تشریح عملکردهای سالانه
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 1395
بازدید کل : 237991
تعداد مطالب : 222
تعداد نظرات : 164
تعداد آنلاین : 1



انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس